جلسهٔ ۱۴٠




<-- برای شنیدن توضیحات مربوط به وبلاگ شرح مثنوی مولانا بر روی دکمهٔ پخش کنار صفحه کلیک کنید

» معرفی:  این وبلاگ جهت مدیریت جلسات اینترنتی(تله‌کنفرانس) شرح و تفسیر داستانهای مثنوی معنوی مولانا و نیز شرح غزلیات شمس تبریزی(دیوان شمس) است. این جلسات از سال 2003 میلادی بصورت Online در سرویس‌های مخصوص تله‌کنفرانس مانند Paltalk ، Yahoo Messenger ، inSpeak ، FarToFar و Woozab برگزار می‌شد و علاقمندان از ایران، اروپا، امریکا، کانادا، استرالیا، هندوستان، روسیه و کشورهای دیگر بشکل Online حضور می‌یافتند. آرشیو تمامی جلسات برگزار شده بصورت صوتی (mp3) و نیز متن (pdf) در صفحهٔ آرشیو قرار دارد و می‌توانید بصورت رایگان آنها را دانلود نموده و استفاده نمایید.

   در ماه مارس سال 2008 بعلت ضعیف شدن شدید خط اینترنت در ایران برگزاری این جلسات بصورت Online برای مدتی متوقف شد و بمدتی برنامه‌ها بشکل ارسال خبرنامه ارائه گردید و چندین جلسه بصورت Offline برگزار شد. اما از جلسه 101 به بعد، برنامه‌ها دوباره بشکل Online برگزار می‌شوند. بدین شکل که: ابتدا در خبرنامه جلسات عضو می‌شوید، سپس هر هفته یا هر ده روز یکبار به ایمیل شما خبرنامه فرستاده می‌شود و در این خبرنامه، توضیحات، دستور کار و برنامهٔ جلسهٔ آنلاین، روز و زمان برگزاری جلسه و نحوهٔ شرکت در جلسهٔ آنلاین همه آورده می‌شود.
نمونهٔ خبرنامه‌های ارسال شده برای اعضاء را در صفحهٔ تازه‌ترین خبرنامه(در قسمت آرشیو آن) می‌توانید ببینید.

» عضویت در خبرنامه: بنابراین جهت استفاده و ارتباط با این برنامه‌ها، لازم است در خبرنامه(Newsletter) عضو شوید: جهت عضویت، در سمت راست این صفحه، در قسمت خبرنامه،  یا در کادر پایین، آدرس email خود را بدقت وارد نمایید، و آنگاه دکمهٔ "عضویت" را کلیک نمایید:

ایمیل دقیق شما:

سپس در کمتر از یک دقیقه ایمیلی از طرف سایت گوگل برایتان فرستاده می‌شود که باید لینکی که در آن هست را کلیک کنید تا عضویت شما تأیید(ثبت) شود.(اگر ایمیلی از طرف گوگل دریافت نکنید بدین معنی است که آدرس ایمیل خود را صحیح وارد نکرده‌اید.) بدین ترتیب در لیست خبرنامهٔ سایت قرار می‌گیرید و هرگونه خبر جدید و جلسه آنلاین یا هر برنامهٔ تازه‌ای که ارائه شود، از طریق پست الکترونیکتان به اطلاعتان خواهد رسید.

  پس از تأیید ایمیل عضویت در خبرنامه، لازم است برای اینکه مطمئن شوید ایمیل‌های خبرنامه در فولدر Spam ، Bulk یا Junk ایمیل‌تان نرود، آدرس ایمیل Panevis.Newsletter@Gmail.com را به بخش Contacts سرویس ایمیل خود اضافه(Add) نمایید.
توجه: عضویت به روش فوق، بصورت اتوماتیک است و توسط سایت گوگل انجام می‌شود. اگر نمی‌توانید بوسیله روش فوق عضو شوید، می‌توانید یک ایمیل با موضوع Molana Newsletter به آدرس Panevis.Newsletter@Gmail.com ارسال نمایید تا شما را عضو کنیم.

   خبرنامه‌ها معمولاًً هر دو هفته یکبار، چهارشنبه یا پنجشنبه،‌ و با عنوان Newsletter از طرف Panevis به ایمیل شما ارسال می‌شود. چنانچه آنها را در فولدر Inbox خود دریافت نمی‌کنید، فولدر Spam ، Bulk یا Junk خود را چک نمایید.
نمونهٔ خبرنامه‌های ارسال شده برای اعضاء را در صفحهٔ تازه‌ترین خبرنامه(در قسمت آرشیو آن) می‌توانید ببینید.
 
» آرشیو جلسات برگزار شده: اعضای جدید، حتماْ فایل صدای جلسات گذشته (بخصوص جلسهٔ اول تا دوازدهم) را گوش دهند. مباحث این جلسات بهم مرتبطند. آرشیو فایل‌های صوتی جلسات گذشته همراه با متن اشعار مورد شرح و تفسیر، در صفحهٔ آرشیو آمده است. به صفحهٔ آرشیو مراجعه نموده  و فایل‌ها را دانلود نمائید و بوسیله هر گوشی مبایل، mp3 player یا هر دستگاه و برنامه پخش‌کننده mp3 می‌توانید از فایل‌های صوتی استفاده نمائید. DVD کامل آرشیو را نیز می‌توانید از طریق صفحهٔ آرشیو سفارش دهید.

توصیه: از بخش "پیوندها" در ستون سمت راست صفحه حتماً دیدن کنید. همچنین اطلاعات مفید زیادی دربارهٔ این جلسات در ستون سمت راست همین صفحه آورده شده است.

 
 



>---------------========--------------<

توضیحات کلی دربارهٔ استفاده از برنامه‌ها: بروی دکمهٔ پخش صدا کلیک کنید.




      فایل‌های صوتی هر جلسه، چند روز بعد از برگزاری آن، در صفحهٔ مخصوص آن جلسه و نیز در صفحهٔ آرشیو کلی قرار داده می‌شوند.
>-----------==================================================----------<

جلسهٔ صد و چهلم :
 
این جلسه در تاریخ جمعه 21 ژانویهٔ 2011 (اول بهمن 89) برگزار گردید. جزئیات بیشتر را در خبرنامهٔ این جلسه بخوانید.

   دوستان تازه‌وارد، قبل از شرکت در جلسات آنلاین، فایل‌های جلسات ابتدایی و نیز صفحهٔ مقدمهٔ جلسات را گوش دهند و بخوانند.


مهم: جلسات در برنامهٔ Paltalk برگزار می‌گردد. راهنمای برنامهٔ پالتاک را با کلیک بروی اینجــا بخوانید.

----------------

» برنامهٔ این جلسه: 

   ١. شرح گزیده ابیاتی از مثنوی معنوی مرتبط با موضوع گریه و درد  ۲. بحث آزاد دربارهٔ فایل‌های صوتی تجربه‌های دوستان 

» شنیدن و دانلود فایل‌های صوتی این جلسه:

     1. فایل‌های صوتی قبل از برگزاری جلسه:













     2. فایل‌های صوتی بعد از برگزاری جلسه(فایل‌های اصلی):

             از لینک‌های مستقیم زیر دانلود کنید:




همچنین می‌توانید تمامی فایل‌های صوتی فوق را از طریق جعبهٔ زیر گوش کنید و نیز دانلود کنید.





» اگر از طریق لینک‌های مستقیم فوق، و یا بوسیلهٔ جعبهٔ فوق نتوانستید فایل‌های پیش‌جلسه را بشنوید یا دانلود کنید، به صفحهٔ آرشیو کلی مراجعه نمائید.
 




» متن این جلسه:

 
دفتر اول، بیت 1896  (برای دیدن متن فارسی و ترجمهٔ انگلیسی بخشی از این ابیات، اینجــا کلیک کنید.)
 

ای برادر عقل یکدم با خود آر            دم بدم در تو خزانست و بهار

باغ دل را سبز و تر و تازه بین            پر ز غنچه و ورد و سرو و یاسمین

ز انبهی برگ پنهان گشته شاخ         ز انبهی گل نهان صحرا و کاخ

این سخنهایی که از عقل کلست       بوی آن گلزار و سرو و سنبلست

بوی گل دیدی که آنجا گل نبود           جوش مل دیدی که آنجا مل نبود

بو قلاووزست و رهبر مر ترا                می‌برد تا خلد و کوثر مر ترا

بو دوای چشم باشد نورساز             شد ز بویی دیدهٔ یعقوب باز

بوی بد مر دیده را تاری کند               بوی یوسف دیده را یاری کند

تو که یوسف نیستی یعقوب باش      همچو او با گریه و آشوب باش

بشنو این پند از حکیم غزنوی            تا بیابی در تن کهنه نوی

ناز را رویی بباید همچو ورد               چون نداری گرد بدخویی مگرد

زشت باشد روی نازیبا و ناز              سخت باشد چشم نابینا و درد

پیش یوسف نازش و خوبی مکن       جز نیاز و آه یعقوبی مکن

معنی مردن ز طوطی بد نیاز            در نیاز و فقر خود را مرده ساز

تا دم عیسی ترا زنده کند               همچو خویشت خوب و فرخنده کند

از بهاران کی شود سرسبز سنگ     خاک شو تا گل نمایی رنگ رنگ

سالها تو سنگ بودی دل‌خراش        آزمون را یک زمانی خاک باش

 
----

دفتر اول، بیت 817 
(برای دیدن متن فارسی و ترجمهٔ انگلیسی این ابیات، اینجــا کلیک کنید.)

 
چون خدا خواهد که‌مان یاری کند          میل ما را جانب زاری کند

ای خنک چشمی که آن گریان اوست    وی همایون دل که آن بریان اوست

آخر هر گریه آخر خنده‌ایست                مرد آخربین مبارک بنده‌ایست

هر کجا آب روان سبزه بود                   هر کجا اشکی روان رحمت شود

---

در درون خود بیافزا درد را                تا ببینی سرخ و سبز و زرد را

كی ببینی سبز و سرخ و بور را        تا ببینی پیش از این سه نور را
نیست دید رنگ بی نور برون           همچنین رنگ خیال اندرون
نور نور چشم خود نور دل است       نور چشم از نور دل ها حاصل است
باز نور نور دل، نور خداست             كاو زنور عقل و حس پاك و جداست

    

نظرات:

برای نوشتن نظرتان درباره داستان، غزل یا هر موضوع مرتبط با این جلسه، به قسمت "پیامها و نظرات" در همین صفحه(پایین‌) مراجعه کنید.


---------

غزل شماره 806 از دیوان شمس:

یا رب این بوی خوش از روضه جان می آید             یا نسیمیست کز آن سوی جهان می آید
یا رب این آب حیات از چه وطن می جوشد               یا رب این نور صفات از چه مکان می آید
عجب این غلغله از جوق ملک می خیزد                  عجب این قهقهه از حور جنان می آید
چه سماعست که جان رقص کنان می گردد              چه صفیرست که دل بال زنان می آید
چه عروسیست چه کابین که فلک چون تتقیست          ماه با این طبق زر به نشان می آید
چه شکارست که این تیر قضا پرانست                    ور چنین نیست چرا بانگ کمان می آید
مژده مژده همه عشاق بکوبید دو دست                    کانک از دست بشد دست زنان می آید
از حصار فلکی بانگ امان می خیزد                       وز سوی بحر چنین موج گمان می آید
بس کنم گر چه که رمزست بیانش نکنم                   خود بیان را چه کنیم جان بیان می آید

---------

» در صورتیکه دربارهٔ مطالب این جلسه نظری دارید، می‌توانید در قسمت "پیام‌ها و نظرات" (در پائین) نظرتان را بنویسید.
 
» اگر سئوالی دارید، لطفاً قبل از ارسال سئوالتان، به بخش "پیوندها" در ستون سمت راست صفحه مراجعه نمائید.
  

Share/Bookmark

۱۱ نظر:

  1. با تشکر از جناب پانویس برای زحماتی که بر عهده گرفته‌اند.

    پاسخحذف
  2. سلام
    زندگی خوب است ما گوشه گلزارکی
    یارکی دلدارکی در ضمن خدمتکارکی
    این شعر را به خاطر تغیییر ذائقه نوشتم و اما در مورد داستان که فکر می کنم شعرسهراب تفسیر خوبی برای این شعرخواهدبود
    هر کجا هستم باشم آسمان مال من است .....
    و شعر حافظ که زندگی با دوست سر کردن راتوصیه کرده است
    و اما در مورد گفتار آقای مخمور که بسیار جالب بود و این تجربیات مطالب شما راقاب درک تر می کنه
    جناب اقای پانویس حدود دو سال پیش من خواب دیدم و فقط خودم توانستم آن را تعبیر کنم وجالب اینکه وقتی با سایت شما آشنا شدم دیدم تعبیرم درست بوده است بله خواب دیدم که من درخواب یک نفر را خیلی دوست دارم ولی در عین حال ازش خیلی می ترسیدم و دلم می خواست که اون وجه ترسم را در او از بین ببرم در همان موقع انگار کسی به من چیزی گفت و یا یک الهامی شد که اگر می خوای از دست قسمت ترسناکش رهایی یابی به او گوشت قربانی بده و من گوشت کوبیده با گوشت قربانی بهش دادم واوبا عشق شروع به خوردن کرد که انگار فهمید به طرفم امد که هم عاشقانه می امد وهم با کینه من خیلی ترسیده بودم هلش دادم و او از بلندی افتاد من در کمال شادی که انگار گوشت قربانی اثر کرده و حالا فقط همان بعد عاشقانه اش مانده دویدم که از بالا نگاهش کردم دیدم ای وای !!!!!تکثیر شد دوتا چهار تا و هشت تا........
    بدون شک نفسم بود که هم عزیز بودو هم مایع بدبختی من و من مدتهاست که با او دست وپنجه نرم کرده ام ولی او همیشه پیروز تر است و من متاسفم

    پاسخحذف
  3. وای من تا الان ده بار آهنگ کردی رو گوش داده ام!!
    خیلی قشنگه. مرسی!

    پاسخحذف
  4. با سلام وعرض ادب و احترام
    مرتضی میگه:

    گفت قایل در جهان درویش نیست
    گر بود درویش آن درویش نیست
    و یا:
    آنرا که خبر شد خبری باز نیامد
    ویا:
    آنکه را اسرار حق آموختنند
    مهر کردندند و دهانش دوختند

    من عرف الله کل لسانه
    آنکس که حق وحقیقت را شناخت زبانش بند می آید.

    همین!!!

    پاسخحذف
  5. ضمن سلام
    اتفاقا این شیوه جدید که در برنامه این هفته پیش گرفته‌اید نوعی پرداختن به ظواهر و مسائل بیرونی مشکل هویت فکری میباشد که در کنار شیوه ذهنی و درونگرایانه میتواند چاره ساز باشد.
    اگر اجازه بدهید نکته‌ای را به عنوان تجربه شخصی اضافه کنم، در ارتباط با تجربه آقای مخمور بابت شیوه تنفس، بنده هر وقت در حالت سکوت درونی و مشاهده بی قضاوت قرار میگیرم ملاحظه میکنم تنفسم عمیق، شمرده و آرام میشود و همچنین تمایل به لبخند زدن و ریلکس بودن و خیلی خوش‌اخلاق شدن را میتوانم نام ببرم.
    باید باور کرد که مثلا موضوعاتی به اسم اخلاق یا مشکلاتی دیگر در روابط اجتماعی راه‌حلشان در همین معضل هویت فکری مستتر میباشد. قرار نیست چیزی را حاصل کرد و با مشقت بدست آورد، کمال و آدمیت موجود است فقط باید اضافات را کنار زد.

    ممنون از توجه شما

    پاسخحذف
  6. سلام
    درباره صحبت های آقای رضا از ایشان دو سوال دارم :
    شما سعی دارید ذهن و زندگی خود را از آنچه آدمهای دیگر رسم کرده اند و به شما هم یاد داده اند خالی کنید و به تعبیر خودتان کار بیهوده انجام ندهید ، با این وصف فراموش نکنید که میلیاردها انسان چون شما طی هزاران سال بسیاری از این رسوم را به وجود آورده اند و اندکی احتمال بدهید آنها هم چون شما به دنبال سعادت می گشته اند و بسیاری از رسوم در مسیر جستجوی حقیقت یا حداقل در مسیر نیازهای اجتماعی و انسانی به طور خودجوش شکل گرفته اند ، پس همه چیز اینطور الکی و اشتباه که شما تصور می کنید به وجود نیامده است ... و اصلا به فرض که شما موفق شوید به خود یا دیگران بیهوده بودن رسوم را اثبات کنید ( رسومی که طی سالها توسط انسانهای یسیاری پایه ریزی شده اند و حتما دلایلی فراتر از تنبلی برای تفکر دارند ) ، خب بعد چه ؟
    سوال اول این است : وقتی که چیزی مثل تعارفات بیهوده ، رسوم اجتماعی و حتی باورهای دینی و فلسفی را از خودتان و اطرافیانتان زدودید ، چه چیز بهتری سراغ دارید که انسانها را به زندگی تشویق کند ؟
    ...
    و سوال دوم:
    اینگونه که شما قاطعانه حتی خدا را زیر سوال می برید ، بزرگترین فیلسوفان و عارفان تاریخ ( از جمله مولوی که مثنوی او را تفسیر می کنید ! ) چنین نکرده اند ، از خود بپرسید چرا اینهمه جسارت در اندیشیدن و بیان عمومی اندیشه هایتان دارید ؟

    پاسخحذف
  7. دوست عزیز سلام،
    قبل از اینکه به ۲ سوال شما بپردازم، مایل هستم که نکته أای رو یادآوری کنم. هدف من (و فکر کنم اغلب دوستان که در این جلسات شرکت میکنند) همکاری با هم هست در جهت شناخت درون. هدف من هم از گفتن تجربیاتم همین بود و هست. بنابرین من فکر می‌کنم همه یه ما به دلیل آگاهی‌ و شناخت در این جلسات هستیم و بر خلاف بعضی‌ جلسات یا بلاگ‌ها قصد بحث و جدال و توجیه و دفاع از خود نداریم.

    یک نکته أای رو هم اضافه کنم، که من قصد تغییر یا "زدودن باور کسی‌ رو ندارم" - چرا که باور هر چیزی بدون تجربه درونی‌ (در مسأله مرتبط به خودشناسی) کار مفیدی نیست. پس با یادآوری اینکه جواب دادن من به سوال‌های شما بر این اساس است می‌خواهم به سوالاتون تا اونجایی که بتونم به صورت خلاصه بپردازم:

    حالا با گفتن این مقدمه، اول به سوال دوم شما می‌پردازم: نکاتی‌ که در فایل‌های سوتی ارسال کردم، صرفاً تجربیات شخصی‌ هستند - مسائلی‌ که در روز مر‌ه اتفاق میفتند و رابطه این مسائل به مطالبی که ما در این جلسات صحبت می‌کنیم - یعنی‌ آگاهی‌ و شناخته درونی‌ (که این پروسه‌ قسمتی‌ از مدیتیشن هست). من "اسم" جسارت یا هیچ "اسم" یا صفت دیگری بر روی این کار نمیگذرم.

    و اما در مورد "خدا رو زیر سوال بردن". به نظرم شاید باید در مورد چند نکته تامل کرد:

    کلمه یه "خدا" (و اصولاً کلمه) در ذهن ما یک سری چیز‌هایی‌ رو نشانه میگیرند یعنی‌ به محض استفادهٔ کلمات، ذهن ما از درون حافظه و دانسته هاش استفاده می‌کنه. من فکر می‌کنم که آگاهی‌ یه به این امر خیلی‌ مفید باشه چرا که این یکی‌ از بزرگترین مساله ما انسان‌ها است. ما در بند کلمات هستیم. کلمات و صفات میتوانند حال درونی‌ ما رو دچار آشوب کنند. در مورد سوالتون "زیر سوال بردن خدا"...به نظرم سوال از قبل حاوی یه یک سری تعاریف و اصول شناخته شده أای از کلمه یه "خدا" هست که اون تعاریف یا اصول زیر سوال رفته اند- اما سوال اصلی‌ به نظرم این است که:

    آیا با ذهن و محتویات ذهن (افکار، خاطرات، تجربیات گذشته) یا با خواندن کتاب، با گوش کردن به یک شخص، با قبول یک باور، با تکرار یک اسم می‌توان چیزی که ماورای ذهن هست رو شناخت، قبول کرد یا ردّ کرد؟ دوست من...نمیدونم اگر تاحالا چیزی در مورد "تفکر منفی‌" شنیده اید. اگر که نشنیده اید، در همین جلسات ازش صحبت شده.

    و اما در مورد "سعادت". آیا انسان میتونه به دنبال "سعادت" باشه؟ آیا من میدونیم سعادت چیست؟ من نمیدونم "سعادت" چه هست. آیا اگر من با ذهنم به دنبال "سعادت" باشم، از قبل تصویری و تعریفی‌ از "سعادت" در ذهنم ندارم؟

    هم در این جلسات، هم در اشعار مولانا و هم در کتب آقای کریشنامورتی در این زمینه (تفکر منفی‌ یا نگیشین) صحبت شده (این رو به این دلیل نمیگم که چون آقای مولانا، یا کریشنامورتی یا پانویس این حرفا رو زده اند یا تائید کرده اند پس حجت است. خیر، بر عکس...باور این صحبت‌ها به صرف اینکه فعلا شخص هر چند دانشمند یا فیلسوف یا عارف گفته، اشتباه محض است و بیشتر سبب گمراهی میشود).

    امیدوارم که تونستم منظورم رو برسونم.
    رضا

    پاسخحذف
  8. سلام
    از آقای رضا بابت توضیحاتشان ممنونم ، من هم قصد جدل ندارم . اینکه شما نمی خواهید مثل آدمهای دیگر رفتار کنید و در عوض می خواهید خودتان را بشناسید و مثل خوتان رفتار کنید عالی است ، تحسین برانگیز است . موفق باشید . اما ... اگر راستش را بخواهید یک انسان که در حال شناختن خودش است اساسا نیازی به انتقاد از رفتار دیگر انسانها و اصطلاحا در پوستین خلق افتادن ندارد ، خب بنشینید یک گوشه خودتان را بشناسید دیگر !
    و اما آقای پانویس شوخ طبع با آن جواب های دندان شکنشان در جلسه ! آقا ما انسانها کلی نان خورده بودیم تا یکی یکی و سال به سال چند تا دندان عقل ناقص درآورده بودیم ، شما از راه نرسیده به بهانه اتوریته زدید همه را یکجا شکستید ؟! ... عجب !!
    این همه آدم در طول هزاران سال نتوانستند درد را بفهمند و درمان ارایه کنند ، شما ظهور کردید و همه چیز را حل کردید ؟!
    وقتی می گویم فراموش نکنید که میلیاردها انسان چون شما طی هزاران سال بسیاری از این رسوم را به وجود آورده اند ، شما می گویید مگر هر کاری که همه انجام می دهند مشروعیت می آورد؟ و بعد مسابقات ورزشی را مثال می زنید که ورزش برای سلامتی است نه برای رقابت و مسابقه . ولی توجه نمی کنید که همین رقابت ورزشی یعنی نیاز انسان به ارتباط با دیگر انسانها ، هرچند پر از اشتباه باشد اما نمیتوانست نباشد ، و این چیزی است که شما چه بخواهی چه نخواهی انسانهای دیگر آن را دوست داشته اند پس آن را رسم کرده اند و حالا میلیون ها آدم همچنان آن را دوست دارند ، حالا شما دوست ندارید انجام ندهید ، دلیلی نمی شود که آنهایی که انجام می دهند اشتباه می کنند ، مگر سلیقه شما معیار است ؟
    هم انسانی عزیز !
    اندیشه کردن و بیان عمومی اندیشه ها عیب نیست ، اما میلیاردها انسان را "احمقیدن" عیب است ... خوشا آنکه گاو می پرستد ولی نمی پندارد که داناترین مردم جهان است ... .. .
    مخلصانه می گویم کاش به جای خودشناسی مشغول انسان شناسی شوید .

    پاسخحذف
  9. قبلاً: "از خود بپرسید چرا اینهمه جسارت در اندیشیدن و بیان عمومی اندیشه هایتان دارید ؟ "

    بعداً: "اندیشه کردن و بیان عمومی اندیشه ها عیب نیست"

    معلوم است بی تاثیر نبوده است!

    پاسخحذف
  10. آدم پرست، خیلی از موضوع دور هستی. از نوشته ات معلوم است در جریان این مباحث نیستی. بنظرم بهتر است دوباره از جلسات اول گوش کنی.
    البته اگر قبلاً گوش کرده باشی.

    پاسخحذف
  11. با سلام و عرض ادب و احترام
    مرتضی میگه:
    امروز پس از مشقت فراوان بالاخره پنچ فایل جلسه 140 را دانلود کردم .
    ضمن تشکر از پانویس عزیز وبا قدر دانی از زحمات ایشان تمام پنچ فایل را پشت سر هم وبدون وقفه گوش دادم وتنها نتیجه ای که گرفتم این بود که دریافتم در کجای این مباحث هستم و خیلی به خودم امیدوار شدم.
    من این امیدواری را مدیون جلسات شما هستم و زبانم قاصر است.
    در انتهای جلسه پنچم شما این مجوز را دادید که از هر شاعری مربوط به مثنوی شعری در نظر دارید بیاورید. پس نظرتان راجع به این شعر عطار چیست ؟ و چقدر این صفات نامبرده به حقیقت نزدیک است؟


    فی الصفات

    عشق چیست از قطره دریا ساختن
    عقل نعل کفش سودا ساختن
    فکر چیست اسرار کلی حل شدن
    کوه کندن در دل خردل شدن
    ذوق چیست آگاه معنی آمدن
    نه بتقوی نه بفتوی آمدن
    صحو چیست از خود بخود ره یافتن
    پس زخود خود را منزه یافتن
    محو چیست ازخویش بی خویش آمدن
    پس ز هر دو نیز درویش آمدن
    وجد چیست از صبح صادق خوش شدن
    بی حضور آفتاب آتش شدن
    فقد چیست از صبح با شام آمدن
    هم ز عشق خویش در دام آمدن
    عیب چیست از عین پرده ساختن
    خویشتن را زنده مرده ساختن
    شکر چیست از خار گل پنداشتن
    جزو را نادیده کل پنداشتن
    عین چیست آئینه خویش آمدن
    خویش را بی خویش در پیش آمدن
    شوق چیست از خویش بیرون آمدن
    بر امید مشک در خون آمدن
    لطف چیست از ذرهٔذره شدن
    عذر کمتر ذره را غره شدن
    قهر چیست ازمور پیل انگاشتن
    پشهٔ را جبرئیل انگاشتن
    بسط چیست از هردو عالم سر زدن
    خویش بر صد عالم دیگر زدن
    قبض چیست ازجان و دل تن ساختن
    خانه در سوراخ سوزن ساختن
    قرب چیست اندر بر آتش شدن
    یا چو پروانه شدن تا خوش شدن
    بعد چیست ازجسم جان انگاشتن
    قعر دوزخ آسمان انگاشتن
    خوف چیست امن آزاد آمدن
    در بهشت عدن ناشاد آمدن
    عمر چیست از مرگ بیرون زیستن
    مرگ از پس کردن اکنون زیستن
    عیش چیست از زندگی مرده شدن
    پیش هر دردی پس پرده شدن
    وقت چیست از یک سر موی آمدن
    صد بلا چون موی در روی آمدن
    حال چیست از نفس متواری شدن
    پس باستقبال جباری شدن
    راه چیست از جان پناهی یافتن
    گنج را دزدیده راهی یافتن
    سیر چیست از جزو خود بیرون شدن
    ذرهگی بگذاشتن گردون شدن
    حب چیست از پیش جان برخاستن
    پیش جانان جان فشان برخاستن
    انس چیست از خود رهائی یافتن
    در سویدا آشنائی یافتن
    مهر چیست از سنگ پستان ساختن
    طفل خود را هر دو کیهان ساختن
    وصل چیست از نیستی هست آمدن
    پس ازین هر دو برون مست آمدن
    نفخه چیست از لا هو الا هو شدن
    پس دو عالم ناف یک آهو شدن
    شرح چیست از غش بتحقیق آمدن
    موی را چون قرع و انبیق آمدن
    شرم چیست از لطف ناآمیختن
    سایهٔ خود دیدن و بگریختن
    چاره چیست از بود نابود آمدن
    پس بهیچ از جمله خشنود آمدن
    جهد چیست از دیده دریا ریختن
    در روش از آب گرد انگیختن
    جذبه چیست از یک نظر ذره شدن
    بر پر جبریل بر سدره شدن
    جود چیست از جمله با هیچ آمدن
    هیچ را فی الجمله بی پیچ آمدن
    عدل چیست انصاف خود را خواستن
    هیچ انصاف از کسی ناخواستن
    فضل چیست اسرار را محرم شدن
    تا ابد جان پیش صورت کم شدن
    ذوق چیست از وعده شبنم داشتن
    چشم بر دریای اعظم داشتن
    امر چیست از بندگی جان داشتن
    ذره ذره محو فرمان داشتن
    نهی چیست از درد در دیر آمدن
    غیر دیدن در ولا غیر آمدن
    حسن چیست از رشح سرگردان شدن
    در رخ انموذجی حیران شدن
    قبح چیست آئینه را پشت آمدن
    از همه تن با یک انگشت آمدن
    نفع چیست از شمع کار آموختن
    جمله را افروختن خود سوختن
    صبر چیست آتش مزاجی داشتن
    سوختن مردن همه بگذاشتن
    جد چیست از جان وفادار آمدن
    بس بیک یک موی در کار آمدن
    هزل چیست آب فراست ریختن
    یا گلابی بر نجاست ریختن
    سهو چیست از پرده بر در ماندن
    زیر باران خفتن و تر ماندن
    حلم چیست از ذروهٔ عرش آمدن
    گاو و ماهی را بهم فرش آمدن
    توبه چیست اینجمله را درهم زدن
    خیمه زین عالم بدان عالم زدن
    سجده چیست از ننگ خود در گل شدن
    در دل گل عرش جان حاصل شدن
    قصد چیست از دیده کوری ساختن
    مردمک سوراخ موری ساختن
    حج چیست از پا و سر بیرون شدن
    کعبهٔ دل جستن و در خون شدن
    عفو چیست آزار جان برداشتن
    جرم خلقان جرم خود پنداشتن
    کبر چیست آبی بهاون کوفتن
    وز منی بر دوست و دشمن کوفتن
    عجب چیست آهن ز گرمی سوختن
    دیو را ابلیستی آموختن
    جنگ چیست از جان عنانی داشتن
    هر سر موئی سنانی داشتن
    صلح چیست از ذات خود پنهان شدن
    سایه گشتن نیک و بد یکسان شدن
    خشم چیست از خود خیالی داشتن
    دوزخی را بر سفالی داشتن
    کینه چیست از سینه زندان کردنست
    اژدها در حقه پنهان کردنست
    بخل چیست از تشنگی جان دادنست
    همچو بوتیمار بحر افتادنست

    همین!!!

    پاسخحذف

» لطفاً نظرتان را دربارهٔ داستان، غزل، یا مطلب این جلسه بنویسید. اگر سئوال یا حرفی غیرمرتبط با مطالب این جلسه دارید، لطفاً از طریق پیوند "ارتباط با ما"(ایمیل) آن را ارسال نمائید.

» لطفاً قبل از طرح هر سئوال حاشیه‌ای، به بخش "پیوندها" در ستون سمت راست صفحه مراجعه نمائید.

» اگر برای ارسال پیامتان به مشکل برمی‌خورید، می‌توانید از طریق ایمیل ارسال کنید.